کد قالب کانون شگفتیهای نهج البلاغه

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 114
بازدید دیروز : 25
بازدید هفته : 145
بازدید ماه : 14428
بازدید کل : 41183
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 25 ارديبهشت 1402

نهج البلاغه | 2 هشدار امیرالمؤمنین دربارۀ دنیاگرایی

على و محمد ( ص )

على به محمد ( ص ) نه بعنوان يك پسر عمو و خويشاوند بلكه بعنوان يك پيشواى بزرگ و مربى و معلم عظيم و پيامبر راستين عشق ميورزد ، از كودكى در دامان او پرورش يافته و نخستين كسى است كه به او ايمان آورده و با آنكه بظاهر كودكى نابالغ بوده دعوتش را از صميم جان پاسخ گفته و با او نماز خوانده و براى نگهبانى جان پيامبر ، هميشه و همه جا ، جان خود را آماده نثار كرده است و از هر كس بيشتر و بهتر و دقيقتر و عميقتر و روشنتر و كاملتر و متعاليتر ، مكتبش را دريافته و بژرفاى آموزشهاى آسمانيش راه يافته و در راه حفظ اين آئين استوار در هولناكترين پهنه‏هاى نبرد آماده مرگ شده است و دردناكترين و جانكاه‏ترين دردها و رنجها را در جهت اين آئين حنيف ، بجان خريده و در پايان ، در اين راه جان باخته است و خود و فرزندانش نمونه‏اى كامل عملى و مظاهر روشن رهبرى اسلامى بوده‏اند كه اسلام ، به جهاد و خون و علم و ايمان و پارسائى و كرامت و پاكدامنى و نماز و زكوه و مهر انساندوستى و آزادى و عدل و صبر و فداكارى و خرد و عرفان و بينش و آگاهى و تلاش و سخن و قلم و شمشير آنها دوام يافته و برخاسته و باليده و رشد كرده و استوارى يافته و گسترش پذيرفته است كه آنها يادگار پيامبرند كه بموازات قرآن در روزگار باقى مانده و نجات خلق را بعهده گرفته‏اند .

اينجاست كه خضوع و احترام على را در برابر پيامبر مى بينيم و او بيشتر و بهتر از هر كس محمد ( ص ) را مى‏شناسد و او را مى‏ستايد چنانكه ميگويد .

« خداوند كرامت خويش را بر بندگانش ارزانى داشت و گوهر وجود پيامبر را از بهترين كانها برآورد و از والاترين ريشه‏ها برويانيد از درخت برومندى كه پيامبران از آن شاخه زدند و امينان آستان حق از آن برخاستند ، خاندانش بهترين خاندانها و خويشانش بهترين خويشاوندان است درخت بارور وجودش در حريم ايمان جوانه زده و در بوستان بزرگوارى سربرافراشته ، شاخه‏هائى برومند و بارهاى فراوان دارد كه دستى به آنها نرسد و پيشواى پاكدلان و بينش راه‏يافتگان است ، چراغ تابانى كه فروغش زبانه ميكشد و اختر تابانى كه نورش ميدرخشد و جرقه‏اى كه در تاريكيها برمى‏جهد روش او دادگرانه و سنت او هدايت است ، سخنش حق را از باطل جدا ميكند و فرمانش دادگرانه است ، خدايش بهنگامى برگزيد كه رسالت به فترت گرائيده بود و مردم بر اثر نداشتن راهبر به انحراف افتاده بودند و امتهاى پيشين دچار بيخبرى و نادانى بودند » (12)على پيامبر را درخت بارورى ميداند كه از ريشه اصيل پيامبرى برخاسته و از دودمان پاك ابراهيم است ، جوانمرد بت شكن و مؤسس مكتب توحيد و از نژاد پاك اسماعيل ذبيح و ديگر پيامبران ، كه پيشوايان آئين يكتاپرستيند و راهنمايان مردم و پاكدامنان برگزيده و مصطفايان مرتضى ، و اين آخرين درختى است بارور كه هرگز نمى‏خشكد و نمى‏پژمرد و ميوه‏هايش جاودانه است و دست هر كس بفرازش نمى‏رسد كه شاخه‏هايش به آسمان سر كشيده ريشه‏هايش در درون نهاد امت برگزيده اسلام قوام يافته است و امام اين تشبيه را از قرآن گرفته و اين سمبل را از كتاب كريم و زبان وحى بيان داشته كه قرآن ميفرمايد :

« كلمه پاكيزه همچون درخت پاكيزه است كه ريشه آن استوار و شاخه‏اش در آسمان است » محمد ( ص ) كلمه است همچنان كه مسيح كلمه بود ، منتها كلمه محمد علياست و برتر و هميشگى است ، كلمه همان لفظى است كه معنى را دربر دارد و محمد ( ص ) حقيقتى است معنوى كه از وراء هستى پركشيده و در قالب كلمه جسم و ماديت چندى بسر برده و به هدايت خلق پرداخته و باز بهمان جايگاه نخستين كه پايگاه ديدار خداوندى است پرواز كرده ، كلمه‏اى كه همچون درختى ، ريشه‏اش استوار و پابرجاست و طوفانهاى سهمگين حوادث نمى‏تواند آنرا از جاى بركند و شاخه‏هايش در آسمانست در وراء ماديت و هستى‏ها و سايه از آسمان بر زمين ميگستراند و ميوه‏هايش بهشتى و آسمانى است و تنها دستهاى بلند انسانهاى نيرومندى كه توان معنوى دارند ميتوانند به آن برسند و كام جان را شيرين كنند و من نمى‏دانم اين كلمه چيست زيرا قرآن ميگويد اگر همه درختها قلم شوند و آب درياها مركب گردند نتوانند مفاهيم كلمات خدا را بنگارند .

پس محمد ( ص ) كلمه الله است ، بى‏پايان است و بشناخت و ستايش ما نمى‏آيد ، زيرا پديده‏اى الهى است و معنوى و روحانى و ماورائى كه از آسمان پيغام آورده و هم كلام خدا شده و بزرگترين و والاترين و ارزنده‏ترين آفريده خدا بوده كه صفات خدائى را در خود تجلى داده و اكنونهم زنده است و بر اعمال ما گواه است و اشرف كائناتست و خلاصه ممكنات و جوهر وجود و چهره خدا و من نمى‏دانم كه چيست و تو هم نمى‏دانى و خدا داند و على داند كه پيامبر خودش فرمود يا على كسى مرا جز تو و خدا ، بحقيقت نشناخت .

 

و ديگر آنكه محمد ( ص ) نور است يعنى روشنائى و روشنگرى كه تاريكيهاى جهل و سفه و شرك را درهم ميدرد و ظلمات طاغوتى را درهم مى‏نوردد و جهانرا روشن ميكند ، خدا او را چراغ روشن معرفى كرده و على هم نور ساطع و ضياء لامع و اختر تابانش گفته است و اين را بايد بدانيم ، كه خدا خودش نور است و بگفته قرآن كريم ، اين نور را در چراغ بلورين وجود پيامبر انعكاس داده است تا جهان و جهانيان روشن شوند و هر كس رو بسوى الله كند و از نور هدايت پيامبر فروغ گيرد و به ايمان گرايد دل و جان و روش و راهش روشن شود و آنكس كه پرده كفر بر دل آويزد و بندگى طاغوت را پذيرا شود ، از روشنائى بتاريكى افتد و بمرگ و فضيحت و سيه‏روزى كشيده شود چنانكه خداوند در قرآن فرمود :

« خداوند ، دوست و سرپرست كسانى است كه ايمان آوردند و آنها را از تاريكى بروشنائى ميرساند و آنانكه كفر ورزيدند ،

سرپرست آنها طاغوت است و خداوند آنها را از روشنائى بتاريكى ميكشاند و آنان ياران آتشند كه هميشه در آن جاويدان ميمانند » (13)على در خطبه‏اى ديگر كه بهنگام بازگشت از صفين بيان فرمود ، ظهور اعجازآور و اعجاب‏انگيز پيامبر را كه در تاريكى هراس‏انگيز جهل و شرك بوقوع پيوست بروشنى و زيبائى بيان ميدارد و ناروائيهاى زمان تار و تباه پيش از بعثت را بدقت ترسيم ميكند و ميفرمايد :

« گواهى ميدهم كه محمد ( ص ) بنده و فرستاده خداست ، كه خدايش با آئينى مشهور و جهانى و جاودانى بفرستاد و با نشانه‏هايى روشن و كتابى آسمانى برانگيخت نور روشنگر خرد و فروغ تابان هدايت همراهش بود و فرمانش حق را از باطل جدا ميكرد و نادانيها را ميسترد و دلايل را بيان ميداشت و مردم را از دستاورد ناروائيهاى گذشتگان ميترسانيد .

او بهنگامى به پيامبرى برخاست كه مردم دچار فتنه‏ها بودند و ريسمان دين پاره و پايه‏هاى هدايت درهم شكسته بود ، دين به اختلاف افتاده و كار مردم پراكنده گشته بود و راه فرارى از ناگواريها بچشم نمى‏آمد و كوره راهها در پيش بود ، هدايت ناپيدا بود و نابينائى همه جاگير ، خدا را نافرمانى ميكردند و بيارى اهريمن مى‏پرداختند و ايمان را خوار مى‏ساختند ، تا بدانجاى كه پايه‏هاى ايمان در هم شكافته شده و نشانه‏هايش ناشناس و راههايش ويران بود ، مردم از اهريمن پيروى ميكردند و راه او را ميرفتند و به آبشخور او سر مينهادند شيطان ، بيارى كور مردم ، پرچم گمراه گريش را برمى‏افراشت و آنها را در فتنه‏هايى نابودگر مى‏انداخت همگان دچار سرگردانى و لگدكوب جهل و سراسيمگى بودند و راه گم كرده و سرگشته و نادان و فتنه‏زده در بهترين جايگاهها كه مكه بود بسر ميبردند و با بدترين همسايگان بت‏پرست همجوار بودند ، از سختى فتنه و كشتار ، خوابى بچشمشان نمى‏آمد و گريه در چشمهاشان جا گرفته بود و در سرزمينى مى‏زيستند كه زبان دانايان بسته بود و نادانان ، بزرگوار و محترم بودند » (14)و چنين پيامبرى توانست به نيروى خدا و تلاش و مجاهدت و پايمردى و فداكارى خويش بر اينهمه تيرگى و ناروائى و نادانى و ستم و شرك و زشتى و پستى پيروز شود و پاكى و شرف و ايمان و پارسائى و وحدت و انساندوستى و كمال و دانش و علم و عمل و برترى و والائى و مدنيت و حكومت و پيروزى و هماهنگى و همكارى پديد آرد ، آئينى زنده براى هميشه و همه جا ، و اينهمه از اوست كه چنين كرد و چنين ساخت و چنين پديد آورد كه على اينچنين شخصيت محمد ( ص ) را مى‏ستايد و مى‏گويد :

« جايگاهش برترين جايگاهها و رويشگاهش بهترين رويشگاهها بود كه گوهر وجودش از كان بزرگوارى و بستر سلامت برخاست دلهاى نيكمردان شيفته او شد و چشمها بسوى او ديده‏ور گرديد ، خدا بكوشش او كينه‏ها را مدفون و آتشهاى فتنه را خاموش كرد و هم خداوند ، بتلاش پيامبرش دلهاى مردمان پاك را بهم پيوست و نزديكان ناهماهنگ را از هم دور ساخت چيرگان را خوار گردانيد و ناتوانان را پيروز كرد ، سخنش بيان حقايق و خاموشيش زبان حكمت بود » (15)و اين درست است كه از كعبه برخاسته بود ، خانه خدا و مردم و استوانه وحدت و محور توحيد ناس و معبد توحيد رب ، خانه‏اى كه پايه‏هايش را ابراهيم برآورده بود و پيامبران بر گردش گرديده بودند ، خانه آزادى ، بيت عتيق و كانون امن كه از دامانش امنيت بهمه جهان گسترده ميگردد ، محمد از دامان اين كعبه برخاست و ندايش را در فضاى آن در داد .

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: نهج البلاغه
برچسب‌ها: نهج البلاغه